جیم کوئیک در گذشته “پسری با مغز معیوب ” بود. پس از تصادف تنها در 5 سالگی ، وی با جراحات جدی از ناحیه سر رو به رو شد . اکنون ، او با افشای بزرگترین دروغی که ما در مورد مغز خود باور داریم ، به هزاران نفر کمک می کند تا از محدودیت های خود فراتر رفته و توانایی ابرقهرمانی خود را آشکار کنند .
از ” مغز معیوب ” به مغز فوق العاده
در دوران کودکی ، جیم کوئیک در جستجوی یک مکان آموزشی ابرقهرمانان با دوچرخه خود در اطراف شهر می چرخید . او در کتاب های مصور خود در مورد آن خوانده بود . ظاهراً مدرسه ابرقهرمانان مورد علاقه او در زادگاه وی ، وستچستر نیویورک واقع شده بود : مدرسه مردان ایکس .
مردان ایکس ابرقهرمانان مورد علاقه او بودند زیرا می توانست با آنها ارتباط برقرار کند . درست مثل او ، آنها نیز ” متناسب ” نبودند .
در سن 9 سالگی ، معلمش او را به عنوان ” پسری با مغز معیوب ” معرفی کرد .
تمرکز جیم کوئیک بسیار ضعیف بود ، او چیزها را مانند دیگران درک نمی کرد و معلمان باید 3 ، 4 ، 5 بار برای جیم تکرار می کردند . سرانجام ، جیم فقط سرش را به نشانه موافقت تکان می داد و وانمود می کرد که فهمیده است .
حالا ، جیم کوئیک پیشرفته ترین تکنیک ها را برای یادگیری هر چیزی ، به خاطر سپردن هر نام یا به خاطر سپردن هر عددی می داند . جیم کوییک کارآفرینان درجه یک جهانی ، 500 میلیاردر فورچون ، روسای جمهور گذشته و فوق ستاره ها را در مورد نحوه بهبود عملکرد مغز آموزش می دهد . او با افرادی مانند جیم کری ، ایلان ماسک و ویل اسمیت همکاری کرده است تا یادگیری آنها را تسریع کرده و حافظه آنها را تقویت کند.
جیم کوئیک چگونه تغییر را ایجاد کرد ؟
جیم می گوید: ” الهام من ناامیدی من بود .” ” من به اندازه کافی خوش شانس بودم که در سن 18 سالگی وارد دانشگاه شدم . فکر می کردم دانشجوی سال اول بودن می تواند شروع جدیدی باشد . فکر کردم شاید بتوانم نمرات بهتری در کالج بگیرم . ” اما او بدتر عمل کرد . او شروع به عقب ماندگی در دانشگاه کرد ، انبوهی از کتابهای خوانده نشده روی میز کارش بود و این فکر که ” من نمی توانم ادامه دهم ” در ذهنش نقش بست .
او غذا نمی خورد ، نمی خوابید . از خودش مراقبت نمی کرد . پس از مدتی وزن او به 117 پوند کاهش یافت . یک شب پس از مطالعه شدید ، بیهوش شد و از پله ها پایین افتاد . ” دوباره به سرم ضربه شدیدی وارد کردم ” . او دو روز بعد در بند بیمارستان با جراحت دوم از خواب بیدار شد . ” فکر می کردم مرده ام . “
بلافاصله پس از بیدار شدن ، یک پرستار با یک لیوان چای گرم وارد شد . ” روی آن عکسی از آلبرت انیشتین بود. برعکس آنچه در آن لحظه احساس می کرد . ” وقتی لیوان را در دست گرفت ، توانست نقل قول را بخواند : ” همان سطح تفکر که مشکل شما را ایجاد کرد ، مشکل شما را حل نمی کند . “
که باعث شد او برای اولین بار در مورد معمایی که باید حل کند تامل کند . ” من از خودم یک سوال مهم پرسیدم : با چه مشکلی روبرو هستم ؟ “
جیم کوئیک به خودش جواب داد: ” خُب ، من مغزم بسیار کند است. “
بنابراین ، به نظر می رسد سوال معقول بعدی این است : ” چگونه می توانم آن را به یک مغز بهتر ، یک ابر مغز تبدیل کنم ؟ “
جیم در مدرسه به دنبال پاسخ ها بود ، جایی که ما معمولاً به دنبال یادگیری آن هستیم . او صدها کلاس را در چارت آموزشی برای ترم بعدی بررسی کرد . ” اما همه آنها کلاسهایی بودند در این زمینه که چه چیزی یاد بگیرید ، نه اینکه چگونه یاد بگیرید ” تاریخ ، اسپانیایی ، انگلیسی ، ریاضی ، علوم – همه آنها آنجا بودند . اما هیچ کلاسی در مورد نحوه یادگیری بهتر وجود نداشت .
جیم کوئیک متوجه شد که باید خودآموزی کند . او هر چیزی را که به دستش می رسید مطالعه کرد : نظریه های مربوط به یادگیری بزرگسالان و هوش چندگانه ، الگوهای حافظه ، ترفندهای پشت تندخوانی و موارد دیگر . شصت روز بعد…
چراغی روشن شد . من تازه برای اولین بار شروع به درک چیزها کردم . شروع به جذب اطلاعات کردم . مثل اینکه من تازه مغزم را فعال کرده بودم . اما چرا من مجبور بودم در تمام این سالها رنج بکشم ؟ چرا آنها این را در مدرسه به ما یاد نمی دهند ؟
اگر هیچ کس نحوه یادگیری سریعتر و بهتر را آموزش نمی داد ، جیم کوئیک خودش آن را آموزش می داد . او ” مدرسه ابرقهرمانی ” خود را ایجاد می کرد ، جایی که می توانست به افرادی کمک کند که از محدودیت های خود عبور کرده و نبوغ خود را آزاد کنند .
دوره مطالعه فوق العاده جیم کوئیک
چند نفر از ما مغز خود را تمرین می دهیم ؟ مانند هر ماهیچه دیگری ، مغز نیاز به آموزش و نگهداری دارد. در غیر این صورت ، شما از پتانسیل آن حداکثر استفاده نمی کنید .
جیم کوئیک می گوید ، وقتی با سیل تغییرات در قرن 21 روبرو می شوید ، مهمتر از همیشه است. ” تنها چیزی که کاملاً قابل پیش بینی است تغییر است . آنها می گویند افراد معمولی در عصر حاضر 10 تا 14 حرفه متفاوت خواهند داشت ، زیرا جهان به سرعت در حال تغییر است . “
به همین دلیل است که هدف جیم کوئیک این است که به مردم کمک کند تا حداقل 90 درصد از توانایی های مغز خود را باز کنند .
به همین دلیل ما دوره مطالعه فوق العاده را ایجاد کردیم . چرا که چگونه خود را تطبیق می دهید ، تجدید نظر می کنید ، و دوباره تدبیر می کنید و از آن پیشی می گیرید؟ تنها راه ، طبق برآورد من ، توانایی شما در یادگیری سریعتر است .
به گفته اریک اشمیت ، رئیس گوگل ، تمام اطلاعاتی که بشریت از روز صفر تا سال 2003 ایجاد کرده است هر دو روز به صورت آنلاین ایجاد می شود.
” اما مغز شما با دفترچه راهنمای مالک همراه نیست. هر چیز دیگری که می خرید با دستورالعمل همراه است ، به جز مغز شما . ” و متأسفانه ، مدارس این اطلاعات را در مورد چگونگی بهینه سازی ” دارایی پر از ثروت بین گوش ما ” به ما ارائه نمی دهند. جیم کوئیک می گوید: ” در عوض ، ما در اطلاعات غرق شده ایم ، اما تشنه دانش واقعی هستیم .”
او معتقد است که ” ما در عصر اتومبیل های برقی و سفینه های فضایی که به مریخ می روند زندگی می کنیم ، اما وسیله انتخاب ما در زمینه یادگیری اسب و کالسکه اسب است . ” بیشتر مردم قبل از اینکه بتوانند اطلاعات را به درستی جذب کنند باید ده ها بار مطالب را تکرار یا دوباره بخوانند. ” این مانند تایپ کردن با دو انگشت ، در مقابل ده انگشت است . اما می توان این موارد را آموزش داد . “
تصور کنید که با درک نحوه عملکرد مغز ، می توانستید کارایی خود را دو برابر کرده و فقط 1 ساعت در روز صرفه جویی کنید . هر سال 9 هفته را ذخیره می کردید .
فراتر رفتن از محدودیت ها همراه با جیم کوئیک
اما این فقط روشهای یادگیری قدیمی ما و سرعت سرگیجه آور اطلاعات نیست که باید مراقب آن ها باشیم بلکه سیستمهای باور ما نیز هستند . چرخ دنده های نامرئی ذهن ما که یا ما را به جلو می راند یا ثابت نگه می دارند . ” بسیاری از مردم مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفته اند . محیط آنها ، رسانه ها ، بازاریابی ، خانواده – به آنها آموخته است که آنها کافی نیستند . بنابراین اعتقاد آنها به خودشان ، اعتقادشان به توانایی هایشان سرخوردگی بزرگی به دنبال داشته است . ” به همین دلیل است که جیم معتقد است ،
کار من فراتر رفتن است . این در مورد پایان دادن به این هیپنوتیزم جمعی است که ما کافی نیستیم ، به اندازه کافی باهوش نیستیم ، به اندازه کافی خوب نیستیم ، به اندازه کافی … نیستیم . من می خواهم آن باور محدود کننده را بر هم بزنم و از بین ببرم .
به همین دلیل است که ابرقهرمانان برای جیم کویک جایگاه ویژه ای دارند : همه ما می توانیم خود را در همان سفر قهرمانانه در زندگی خود ببینیم .
جیم کوییک پس از آموزش شرکتی در 20th Century Fox فرصت همکاری با ابرقهرمانان را پیدا کرد. رئیس با انجام یک سفر شخصی به جیم در آزمایشگاه فاکس از او تشکر کرد. آنجا جیم پوستری از ولورین را دید . جیم می گوید: “من هیجان زده شدم و رئیس شرکت فاکس آن را دید. من به او گفتم که هر آخر هفته ، من در کودکی در محله خود می چرخیدم و سعی می کردم مدرسه را پیدا کنم ، زیرا می خواستم از خانه فرار کنم و با جهش یافته ها به این مدرسه ابرقهرمانی بروم . چون می خواستم ابرقدرت هایم را پیدا کنم . “
صبح روز بعد ، رئیس شرکت فاکس جیم را به هتل برد و همراه با کل بازیگران مردان ایکس سوار هواپیمای خصوصی کرد.
جیم بین هالی بری و جنیفر لارنس ، کنار هیو جکمن و پاتریک استوارت ، در هواپیمای کامیک کان نشسته بود. یک هفته بعد ، جیم به بازیگران فیلم مردان ایکس آموزش سریع خواندن فیلمنامه ها ، تمرکز بر روی صحنه و حفظ دیالوگ آنها به شکل سریع تر و بهتر داد. ” اما بهترین قسمت این است که به خانه می رسم . بسته ای در انتظار من است که اندازه تلویزیون است که من آن را باز می کنم که درون آن عکس من و کل بازیگران مردان ایکس قرار دارد . “
و یک یادداشت ازرئیس شرکت درون آن وجود داشت :
جیم ، از اینکه ابرقدرت های خود را با همه ما به اشتراک گذاشتید بسیار سپاسگزاریم . می دانم که از کودکی به دنبال مدرسه ابرقهرمانی خود بوده اید . این هم از عکس کلاس شما
معلوم می شود که جیم کویک با ایجاد مدرسه ابرقهرمانی خود ، مدرسه ای را که در تمام زندگی خود در جستجوی آن بود جذب کرد .