وقتی دم می گیریم ، اکسیژن را گرفته و دی اکسید کربن را از خون آزاد می کنیم . خون ما معمولاً کاملاً از اکسیژن اشباع شده است ( حدود 99 درصد اشباع ) و تنفس عمیق این اشباع را افزایش نمی دهد . با این حال ، تنفس عمیق ، مقدار زیادی دی اکسید کربن آزاد می کند . این به نوبه خود “میل به نفس کشیدن” را کاهش می دهد .
ساقه مغز ، به طور خاص پل مغزی و بصل النخاع ، به دی اکسید کربن حساس است. وجود بیش از حد دی اکسید کربن در خون باعث می شود ساقه مغز شما تنفس کند. با حذف دی اکسید کربن از خون از طریق تنفس عمیق ، این انگیزه برای تنفس از ساقه مغز کاهش می یابد.
به طور خلاصه ، هرچه میزان دی اکسید کربن کمتر باشد ، می توانید نفس خود را بیشتر نگه دارید.
علاوه بر این ، با تنفس منظم و عمیق داخل و خارج ، مقدار pH در خون افزایش می یابد ( باعث قلیایی شدن خون می شود ) در حالی که اسیدیته کاهش می یابد . به طور معمول ، pH به طور متوسط 7.4 است. با اعمال تکنیک های تنفس ، این به طور قابل توجهی بالاتر می رود و حتی می تواند به 7.75 برسد. در نتیجه ، 3 تغییر فیزیولوژیکی مهم رخ می دهد :
شما می توانید سبکی سر را تجربه کنید ، زیرا شریان ها و وریدهای مغز و بدن در واکنش به قلیایی شدن خون کمی بسته می شوند. به دلیل کاهش یون های کلسیم موجود در خون ، می توانید احساس سوزن سوزن شدن در اندام ها و ماهیچه ها را تجربه کنید. حذف یونهای کلسیم آزاد ، تحریک پذیری ماهیچه ها را افزایش می دهد .
گلبول های قرمز خون که اکسیژن را حمل می کنند ، در آزادسازی بار اکسیژن خود مشکل دارند. چرا ؟ زیرا اسیدیته به طور معمول باعث آزاد شدن می شود . اگر خون بیش از حد قلیایی باشد ، اکسیژن متصل به گلبول قرمز آزاد نمی شود . این امر باعث می شود که سلول ها و بافت ها نتوانند اکسیژن دریافت کنند حتی اگر میزان اشباع اکسیژن خون 100 درصد باشد. اکسیژن به سادگی به گلبول قرمز چسبیده است. این حالت همچنین با عنوان “هیپوکسی” شناخته می شود ، که به عنوان کمبود میزان اکسیژن به بافت ها تعریف می شود .
این ممکن است ترسناک به نظر برسد ، اما این حالت خفیف هیپوکسی ناشی از کنترل تنفس عمیق به زودی دوباره به حالت عادی باز می گردد. در آخرین نفس عمیق ، بازدم و حبس نفس به خون اجازه می دهد اسیدیته را دوباره ایجاد کند و به گلبول های قرمز اجازه می دهد اکسیژن خود را آزاد کنند. در حالی که نفس را حبس می کنید ، هیچ اکسیژن جدیدی به خون باز نمی گردد. در نتیجه اشباع اکسیژن در خون با مصرف بدن کاهش و کاهش می یابد. به خاطر داشته باشید ، دی اکسید کربن کمتری نیز وجود دارد که باعث می شود حبس نفس راحت تر باشد !
بدن در حال حاضر یک حالت کوتاه مدت هیپوکسی را تجربه می کند که نوعی استرس در سطح سلولی است. سلولها به سطح طبیعی اکسیژن نمی رسند و متابولیسم آنها شروع به تغییر می کند. این استرس به بدن نشان می دهد که واکنش نشان داده و تقویت می شود. پاسخهای سمپاتیک بدن فعال شده و مسیرهای لازم برای رساندن اکسیژن به سلولها تقویت می شود. این مسیرها می تواند شامل تعدادی از سیستم های مختلف مانند افزایش گلبول های قرمز خون ، افزایش ظرفیت ریه ، بهبود گردش خون و بهبود کارآیی متابولیک در بلند مدت باشد .
این دوره کوتاه مدت هیپوکسی یک عامل استرس زای مثبت است. این به بدن نشان می دهد که واکنش نشان داده و تقویت می شود و در درازمدت بهتر با استرس مقابله می کند. این چطور کار میکند ؟
بیایید نگاهی به مطالعه اندوتوکسین رادبود (2014) بیاندازیم که در آن آنها شرکت کنندگان آموزش دیده در حال انجام تکنیک تنفس را اندازه گیری کردند . خون آنها ابتدا از طریق تنفس قلیایی می شود و سپس در حین تنفس اسیدی می شود و اکسیژن را به بافت آزاد می کند و اشباع اکسیژن خون را کاهش می دهد . تکنیک تنفس برای چندین دور انجام شد و میزان اشباع اکسیژن خون در هر دور کاهش و کاهش یافت !
یکی دیگر از تأثیرات فیزیولوژیکی جالب روش تنفس ، افزایش سطح آدرنالین در خون است. مطالعه Radboud مقادیر زیادی آدرنالین را در شرکت کنندگان خود ثبت کرد ، گمان می رود که روش تنفس بر مدولا آدرنال واقع در غده فوق کلیوی تأثیر داشته است. این یکی از فراوان ترین منابع آدرنالین در بدن است و با توجه به سطوح بالای مطالعه ثبت شده در شرکت کنندگان ، منطقی است که روش تنفس بر این پاسخ مهم سمپاتیک تأثیر داشته باشد. تاثیری که فکر نمی کردیم قبل از مطالعه Radboud امکان پذیر باشد !
تنفس قوی است. تجربه شما در مورد آن می تواند یک تجربه بسیار عمیق باشد . بالا بردن ذهن ناخودآگاه ، شکستن الگوهای کهنه و تجربه قدرتمند سرزندگی فرد . از عمق آن لذت ببرید !