رنج اجتناب ناپذیر نیست، اما بسیاری از ما آن را تحمل می کنیم. بینش سادگورو را در مورد اینکه چرا شما عامل رنج خود هستید و چگونه آن را تغییر دهید، کشف کنید.
رنج در همه جا وجود دارد – از مردم در کشورهای جنگ زده گرفته تا کودکانی که از گرسنگی می میرند. دردناک است، مبهم است… متأسفانه، این وضعیتی است که تجربه بشر را در برگرفته است. و آنچه حتی بدتر از آن است این است که عامل رنجِ شما… خودتان هستید.
رنج چیست؟
طبق تعریف، رنج، حالتی از گذران درد، پریشانی یا سختی است. زمانی که این شرایط را تجربه می کنیم تنها در جنگ یا فقر نیست، بلکه در هر شرایطی.
وقتی در موقعیتهای زندگی واقعی اعمال میشود، رنج میتواند به صورت زیر باشد:
“فایده ای ندارد، من نمی توانم این کار را انجام دهم.”
“همه آنها فقط به من خواهند خندید.”
“چه فایده ای دارد؟”
همانطور که سادگورو، یوگی مشهور و نویسنده کتاب مهندسی درون، راهنمای یوگی برای شادی می گوید: رنج “فکری در سر شما یا احساسی در درون شما است که ماهیت تجربه شما را در حال حاضر تعیین می کند.”
به زبان ساده، این نامی است که شما برای توصیف بازتاب های منفی و شرایط احساسی ناخوشایند خود می گذارید.
چرا ما رنج می بریم؟
رنج اجتناب ناپذیر نیست. سادگورو توضیح میدهد: “مردم میتوانند تقریباً از هر چیزی رنج ببرند. زمانی که حالشان خوب است یا مریض هستند، وقتی تنها هستند یا با هم هستند، وقتی ثروتمند یا در فقر هستند، و حتی وقتی در آسایش یا ناراحتی هستند، رنج می برند.”
بنابراین بدیهی است که مردم در حال ایجاد رنج هستند.
به قول بودا “ریشه رنج دلبستگی است.” و با هر تجربهای که در زندگی دارید (خواه رابطه باشد یا چیزهایی که میخریم)، به آن معنا میبخشید. مثلا:
یک نفر در جاده راه شما را سد می کند – او یک احمق است.
دختر کوچک شما عصبانی است – او بد است.
یک بازاریاب تلفنی در وسط جلسه شما تماس گرفت – او باید احمق باشد.
مورتی لفکو، خالق روش Lefkoe، در سخنرانی خود در TEDx در مورد چگونگی توقف رنج توضیح می دهد: “معنا چیزی است که ما فکر می کنیم به طور قطع از هر رویداد یا مجموعه ای از رویدادها می دانیم. در واقع، آنچه ما به عنوان معنا در نظر می گیریم، تنها یک دیدگاه است، در مورد تفسیر دلخواه که به یک رویداد اضافه می کنیم.”
واقعیت این است که هر رویداد معانی زیادی دارد. اما آنهایی که می شناسید همان هایی هستند که در ذهن شما وجود دارند. و ذهن شما این معانی را با احساسات توضیح می دهد – خواه خوب باشد، بد، خفن، عالی، و … .
مثلاً، آن مردی که راه شما را سد کرد احتمالاً احمق نیست. او ممکن است عجله داشته باشد به بیمارستانی که همسر باردارش در آن زایمان می کند برسد. یا دختر کوچک شما بد نیست اما فقط گرسنه است. یا بازاریاب تلفنی احمق نیست، بلکه فقط در تلاش است تا برای خرج خانواده خود امرار معاش کند.
اساس نیکی و آنچه شما آن را خیر می پندارید توسط شما تعیین می شود.
سادگورو، یوگی، انسان دوست و مربی دوره راهنمای یوگی برای شادی مجموعه بهذن
مورتی توضیح میدهد که وقتی معنی را نسبت میدهید، تقریباً در هر زمینهای از زندگی شما باعث ناراحتی و رنج میشود. و با توجه به اینکه افراد بیشتری نسبت به 50 سال گذشته ناراضیتر هستند، ممکن است زمان آن رسیده باشد که معانی را به شرایط خود تغییر دهیم.
چگونه رنج خود را متوقف می کنید؟
سادگورو می گوید: “اگر می توانید رنج بیافرینید، می توانید چیز دیگری نیز بیافرینید، اینطور نیست؟”
به طور خلاصه، این به طرز فکر شما بستگی دارد.
اگر به ذهن خود اجازه دهید تا به تجربیات شما معنا بدهد، ممکن است باعث رنج و عذاب خود شوید. اما وقتی به ذهن خود اجازه دهید این معنا را حل کند، می توانید بر رنج غلبه کنید.
بیایید به مردی برگردیم که در جاده راه شما را سد کرد. به خود بگویید که او یک احمق نیست و شاید، او به تولد فرزندش دیر رسیده است … یا فقط شما را آنجا ندیده است … سپس عصبانیت و تمام رنج شما که با آن می آید متوقف می شود.
اگر بتوانید چیزی را برای یک لحظه خلق کنید، بنابراین می توانید برای یک لحظه احساس آزادی خاصی از رنج ایجاد کنید… اگر یک لحظه خلق کنید، آیا نمی توانید یک لحظه بیشتر خلق کنید؟ نمی توانید یکی دیگر بسازید؟ یکی دیگر و یکی دیگر؟ این راهی است که شما زندگی خود را ایجاد می کنید.
گورو، یوگی، انسان دوست و مربی دوره راهنمای یوگی برای شادی مجموعه بهذن
تفاوت بین از بین بردن معنی و سرکوب احساسات شما چیست؟
سرکوب احساسات زمانی است که آنها را نادیده می گیرید یا آنها را کنار می گذارید. این شما را از تصدیق اینکه واقعاً چیزی را احساس می کنید باز می دارد.
به عنوان مثال، وقتی آن مرد در جاده راه شما را سد می کند، ممکن است احساس خشم کنید. سرکوب این خشم ممکن است به این معنی باشد که شما این احساس را کنار میزنید، اما آن احساس خشم هنوز وجود دارد. و تا زمانی که به آن رسیدگی نکنید، همچنان وجود خواهد داشت.
از سوی دیگر، هنگامی که معنی را از بین می برید، احساسی را که به معنا متصل است نیز در بستر می گذارید. مثلاً به خود می گویید که آن مرد واقعاً باید به بیمارستان برسد و می دانید که چه احساسی دارد، بنابراین به او راه می دهید. معنا حل می شود، احساس ناپدید می شود و چیزی برای سرکوب باقی نمی ماند.
نکته اصلی این است که از بین بردن معنا مستلزم تغییر طرز فکر شماست. رنجِ شما را می گیرد و به شما اجازه می دهد آن را به لحظه رشد تبدیل کنید.
دوره سادگورو برای رهایی از رنج و زندگی در سعادت
رنج کشیدن، به خصوص آن که به صورت روزانه وجود دارد، علیرغم آنچه مردم فکر می کنند، بخشی از طبیعت انسان نیست.
پس یک لحظه هم باور نکنید که شما در رنج خود هستید. راههایی وجود دارد که میتوانید همیشه وضعیت موجود جامعه را تغییر دهید، از باورهای خود فراتر بروید و نسخه بهتری از خود شوید.
و هنگامی که رنج شما ناپدید می شود، آن زمان است که شادی ظاهر می شود. سادگورو توضیح می دهد: “اگر برای یک لحظه شاد بوده اید، به این معنی است که شما قادر به شادی هستید.” “فقط این است که شما نمی توانید این وضعیت را حفظ کنید.”
اما این امکان وجود دارد که یاد بگیرید چگونه حالت شادی را حفظ کنید. شما فقط نیاز به راهنمایی دارید و دوره آموزشی راهنمای یوگی برای شادی سادگورو بهترین مکان برای شروع است.
آیا رنج اختیاری است تا اجتناب ناپذیر؟ آیا انسان می تواند شادی را بدون قید و شرط تجربه کند؟ و آیا ایده “خود” یک توهم سرسخت است؟ به سادگورو در یک کاوش روحی در مورد بزرگترین سؤالات زندگی بپیوندید – و با درک جدیدی از خود و واقعیت ظاهر شوید.